غم عشقی که در خود می نهفتم 1 2 3 4 5 Sara - سارا بازدید : 95 یکشنبه 12 مهر 1394 نظرات (0) غم عشقی که در خود می نهفتم شبی آن را به چشم خسته گفتم دل من مثل ابری گریه سر داد سحر شد مثل خورشیدی شکفتم
مطالب مرتبط دعايادتون نره هرسکوتی نشان ازضعف نیست.. چند وقت است برایت می نویسم، وتو می خوانی... نج مرد يك پنير كوچك دو نان بربرى از ته دل بگو امین ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺖ ﺧﻄﺎﺏ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻤﺎ ﻫﺴﺖ . ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺧﺎﻧﻢ... ﺩﻗﺖ ﮐﺮﺩﯾﻦ ﺟﻤﻼﺕ ﻭﺍﺭﻭﻧﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ؟ چند وقتیست هر چه می گـــــردم سلام ... چه روز خوبی بود ... متنی ندارم جز این درد بزرگ تنهاییم
ارسال نظر برای این مطلب متن شما نام آدرس سایت ایمیل کد امنیتی ارسال نظر خصوصی فقط برای نویسنده ذخیره مشخصات