loading...
♀همیشه باهم ♂
Sara - سارا بازدید : 286 سه شنبه 16 تیر 1394 نظرات (0)
 

سلام ... 
چه روز خوبی بود ... 
وقتی اون روز خانوم معلممون اومد و شعر روباه و کلاغ رو واسمون خوند .... 
من یادمه عادت داشتم صفحاتی رو که فرداش قرار بود واسمون درسشو بده نگاه میکردم . 
حالا دیگه از اون زمونا خیلی داره میگذره هممون بزرگ شدیم .. هر کدوممون رفتیم یه جایی واسه خودمون و یا کاره ای شدیم و یا هیچ کاره . 
اما حالا چی .... چی از اون روز مونده .... هیچی ... 
روباه مرد و کلاغ هم دلش واسش تنگ شد . 
مثل من و تو که الان داریم میگیم واااااااااااای .... 
یادش بخیر . 
قدر همو بدونیم. 
یه روز میاد که دیگه خیلی دیر شده .....

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    شما در روز چقدر با اینترنت سر کار دارید ؟
    کدهای اختصاصی

    هواداران لاکپشت های نینجا