loading...
♀همیشه باهم ♂
Sara - سارا بازدید : 124 دوشنبه 16 شهریور 1394 نظرات (0)

هوس زن گرفتن به سرم زده بود. دوست داشتم وضع مالی خانواده همسرم پایین‌تر از

خانواده خودم باشد تا بتوانم زندگی بهتری برایش فراهم کنم. مادرم چنین دختری

برایم در نظر گرفته‌بود.** ** نمی‌دانم این خبر چگونه به گوش رئیسم رسید چون به

صرف نهار دعوتم کرد تا نصیحتم کند. اسم رئیس من عاصم است اما کارمندان به او

Sara - سارا بازدید : 113 دوشنبه 16 شهریور 1394 نظرات (0)
زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. یک روز تصمیم گرفت میزان علاقه ای که دامادهایش به او دارند را ارزیابی کند.یکی از دامادها را به خانه اش عکس های جالب از ژست عروس و داماد برای عکاسی  دعوت کرد و در حالی که در کنار استخر قدم می زدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت. دامادش فوراً شیرجه رفت توی آب و او را نجات داد.فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠٦ نو جلوی پارکینگ خانه داماد بود و روی شیشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت»
Sara - سارا بازدید : 287 سه شنبه 16 تیر 1394 نظرات (0)
 

سلام ... 
چه روز خوبی بود ... 
وقتی اون روز خانوم معلممون اومد و شعر روباه و کلاغ رو واسمون خوند .... 
من یادمه عادت داشتم صفحاتی رو که فرداش قرار بود واسمون درسشو بده نگاه میکردم . 
حالا دیگه از اون زمونا خیلی داره میگذره هممون بزرگ شدیم .. هر کدوممون رفتیم یه جایی واسه خودمون و یا کاره ای شدیم و یا هیچ کاره . 
اما حالا چی .... چی از اون روز مونده .... هیچی ... 
روباه مرد و کلاغ هم دلش واسش تنگ شد . 
مثل من و تو که الان داریم میگیم واااااااااااای .... 
یادش بخیر . 
قدر همو بدونیم. 
یه روز میاد که دیگه خیلی دیر شده .....

Sara - سارا بازدید : 330 سه شنبه 16 تیر 1394 نظرات (0)
 
 

ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﻦ ﻓﺎﻧﻮﺱ ﻭﺍﺑﺴﺘﮕﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ...
ﮔﺎﻫــــــﮯ ﭼﻪ ﺍﺻـــــﺮﺍﺭ ﺑــــﻴﻬﻮﺩﻩ ﺍﻳﺴـــــﺖ ...
ﺍﺛــــﺒﺎﺕ ﺩﻭﺳــــــﺖ ﺩﺍﺷـــﺘﻨﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ،
ﻣــــــﻌﺮﻓﺖ ﻫﺎﮮ ﺑﯽ ﺟﺎﻳﻤﺎﻥ ...
ﻣـــــﻬﺮﺑﺎﻧﮯ ﻛﺮﺩﻥ ﻫﺎﮮ ﺍﻟـــﻜﻴﻤﺎﻥ ...
ﺑﻬﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﺎﮮ ﺑــــــﻴﺶ ﺍﺯ ﺣﺪﻣﺎﻥ ...
ﺗــــﻼﺵ ﻫﺎﮮ ﺑﮯ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺮﺍﮮ ﺣﻔﻆ ﺭﺍﺑـــﻄﻪ ﻫﺎﻳﻤﺎﻥ !
ﻭﻗﺘﮯ ﺑﺮﺍﮮ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﮮ ﺍﻣﺮﻭﺯﮮ ﺧﻮﺑﮯ ﻭ ﺑﺪﮮ ﻳﻜسان ﺍﺳـــﺖ !
ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺣﺪ " ﺣﻮﺍ " ﺑﻮﺩﻥ ﺗﺎﻭﺍﻥ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ ....
ﻭﻗﺘﯽ ﺁﺩم مقابلت " ادم ﻧﯿﺴﺖ..

Sara - سارا بازدید : 435 سه شنبه 16 تیر 1394 نظرات (0)
 

ﺁﻫـــــــــﺎﯼ ﺍﻭﺱ ﮐﺮﯾـــــــــــــﻢ !!!
ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﮕﻢ ﻫﯿﭽﮑﺪﻭﻡ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎﺕ ﺑِـــــ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺮﻓﺘﻦ !!!
ﻣَــــــﺸﺘﯽ !!!!!
ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﻫﻤﻮﻥ ﻣﺨﻠﻮﻗﯽ ﮎ ﺑﺨﺎﻃﺮﺵ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻓﺮﺷﺘَﺘﻮ
ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﯼ ؟؟؟
ﺑﺎﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺵ .……ﻫﻪ …… ﺣﯿﻔﻪ،ﺑﻬﺶ ﺑﮕﻮ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ …
ﻓﺮﺷﺘﺘﻮ ﺩﺭﯾــــــــــــــﺎﺏ،ﺍﺯ ﺍﻻﻥ ﺑـِــــ ﻣﺎ ﺑﮕﻮ ﺷﯿﻄـــﺎﻥ !!!
ﺧـــــــ ــــــــﺪﺍ !!!
ﻋﺠﯿﺐ ﺩﺭﮔﯿﺮ ﺍﯾﻦ ﺁﻓﺮﯾﻨﺸﺘَﻢ،ﻣﺎ ﮐﺠﺎ ﻭ ﻓﺮﺷﺘﺖ ﮐﺠــــــــﺎ!
ﺷﯿﻄﺎﻥ ﻟُﻨﮓ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺟِﻠﻮ ﻣــــــﺎ !!!
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻣﯿﮕﻤﺎ ﺍﮔﻪ ﻭﻗﺖ ﺩﺍﺷﺘﯽ ﯾﻪ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺧﻂ ﺗﻮﻟﯿﺪ
ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺯﯾﺖ ﺑﺰﻥ ...
ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺁﺩﻣﺎﺕ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻧﺪﺍﺭﻥ ...
ﺍﻭﺱ ﮐﺮﯾـــــــــــــﻢ ﺣﻖ ﺑﺎ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﺑﻮﺩ،ﺁﺩﻣـــــــــــــﺎﺕ ﻟﯿﺎﻗﺖ
ﭘﺮﺳﺘﺶ ﻧﺪﺍﺭﻥ ...

Sara - سارا بازدید : 362 دوشنبه 15 تیر 1394 نظرات (0)
 

امشب متنی ندارم،حرفم حرف ساده ایست ،امشب مرا یاد کن! در هر"الغوث" که میگویی، شاید به حق "یارب" گفتنت "خلصنایت" برای من هم مستجاب شود. . .

Sara - سارا بازدید : 131 دوشنبه 15 تیر 1394 نظرات (0)
 

من احساس رو زمانی یاد گرفتم که ديگه بزرگ شده بودم و هرچی قرار بود یاد بگیرم رو یاد گرفته بودم 
(یا حداقل اونموقع اینطور فکر میکردم). 
در نتیجه برای یاد گرفتنش خیلی تلاش کردم. 
زجر کشیدم، 

Sara - سارا بازدید : 89 دوشنبه 15 تیر 1394 نظرات (0)
 

اجازه؟؟؟؟
میشه این شبا
تواحیاءها
توقرآن به سرگرفتنا
اونجاکه دلت میشکنه 
اونجاکه بغض گلوتو میگیره واشک تو
چشمات حلقه میزنه خداروبه عزیزاش
قسم میدی
واسه منم دعاکنی؟!....

Sara - سارا بازدید : 163 جمعه 12 تیر 1394 نظرات (0)
 

"سـکوت" خطرناکتر از "حـرفهای نیشدار" است!

بدونِ شَـك کسی که "سُکــوت" مـی کــند؛

روزی حرفهایش را "سرنوشت" 

"سـکوت" خطرناکتر از "حـرفهای نیشدار" است!

بدونِ شَـك کسی که "سُکــوت" مـی کــند؛

روزی حرفهایش را "سرنوشت" به شما خواهد گفت

 

به شما خواهد گفت

Sara - سارا بازدید : 703 جمعه 12 تیر 1394 نظرات (0)
 

ساعت شنی به من یاد داد
باید خالی شوی تا پُر کنی...
تا پُر کنی کسی را،
دلی را،چشمی را،گوشی را....
خالی کنی خودت را از نفرت تا پُر کنی کسی را از عشق...
خالی کنی دلت را از غم تا پُر کنی دلی را از شادی...
خالی کنی چشمت را از کینه تا پر شود چشمی از آرامش...
خالی کنی گوش هایت را از دروغ تا پر کنی گوش هایی را از زمزمه های عاشقانه ...
و مبادا اشتباه کنی...
مبادا خالی شوی به قیمت لبریزی دیگران...
یادت باشد... 

Sara - سارا بازدید : 259 پنجشنبه 11 تیر 1394 نظرات (0)
 
 

غضنفررفت نونوایی هیچکی نبود به شاطر گفت :
10 نون میخوام شاطر خواست اذیتش کنه گفت
برو ته صف تا نوبت که شد بهت میدم
غضنفر میگه ای بابا اینجا که کسی نیست
شاطر میگه اینهمه آدمو مگه نمیبینی!
بد یه ساعت منتظر شدن عصابش خورد میشه
با سنگ محکم می زنه به شیشه نونوایی رو میاره پایین
شاطر با عصبانیت میگه هوی مگه مرض داری سنگ پرت میکنی
غضنفر با خنده میگه توی اینهمه آدم از کجا میدونی کار منه!!

Sara - سارا بازدید : 164 پنجشنبه 11 تیر 1394 نظرات (0)

 

چه خبر از دل تو؟ 
نفسش مثل نفسهای دل کوچک من میگیرد؟؟؟
یا به یک خنده ی چشمان پر از ناز کسی میمیرد؟!
تو هم از غصه این قهر کمی دلگیری؟
لحظه ای هم خبر از حال دل خسته ی من میگیری؟
شود آیا که شبی...
دست خالی ز وفایت روزی 
قطره ای اشک ز چشمان ترم پاک کند؟!
چه خبر از دل تو؟
دانی آیا که در این کلبه ی درد...
اندکی مهر تو بس بود ولی،
دل بیرحم تو با این دل دیوانه چه کرد؟ 
راستی چه خبر از دل تو ...؟

Sara - سارا بازدید : 266 پنجشنبه 11 تیر 1394 نظرات (0)
 

گم شده ام
ته دنیا
آنجا که اسمش هیج جا نیست
جایی‌ که لبخند زندگ ی‌ به درهای بسته خورده
و هیچ پنجره‌ای رو به دنیای بزرگتری باز نمی شود
اینجا زمین فقط شور در سینه ‌ات می‌‌کارد و
آسمانش هر چه بادا باد است
اینجا نفس که می‌‌کشی‌
دیوارها خودشان را جلو می‌‌اندازند
تا به جان دقیقه‌ها و ساعت‌ها بیفتی
بشمار روزهای رفته‌ام را عشق من ***

Sara - سارا بازدید : 138 پنجشنبه 11 تیر 1394 نظرات (1)
 
 

دل در گرفته بودم اورژانسی رفتم دستشویی
دیدم یکی تو دستشوییه داد زدم داداش زود باش 
.
.
.
یارو گفت خمیر دندون نیست که فشارش بدم 
بیاد
باید خودش بیاد:
تو عمرم از این زاویه به قضیه نگاه نکرده بودم.

Sara - سارا بازدید : 216 پنجشنبه 11 تیر 1394 نظرات (2)
 

عشق اگر عشق باشد ؛
هم خنده هايت را دوست دارد ،
هم گريه هايت را ….
هم شادي ات را دوست دارد ؛
هم غم هايت را …
هم لحظه هاي شادابي ات را مي پسندد ،
هم روز هاي بي حوصلگي ات را …
هم دقايق پر ازدحامت را همراهي ميکند ،
هم دقايق تنهايي ات را …
عشق اگر عشق باشد ،
هم زيبايي هايت را دوست دارد ،
هم اخم هايت را در روزهاي تلخي …
هم سلامتت را مي پسندد ،
هم روزهاي گرفتاري و بيماري همراهي ات مي کند …
عشق اگر عشق باشد ،
با يک اتفاق ،
تو را تعويض نمي کند ،
همراهي ات مي کند تا بهبود يابي …
عشق اگر عشق باشد ،
هر ثانيه دستانش در دستان توست ،
در سختي و آساني …
تا ابد

Sara - سارا بازدید : 179 پنجشنبه 11 تیر 1394 نظرات (0)
 

مادربزرگ می گفت : دل هر آدمی دری دارد

می گفت : باید باز کنی در دلت را روی لبخند آدم ها

می گفت : هر کدام از این درها یک کلید بیشتر ندارند

می گفت : کلید دل آدم دست خود آدم نیست

می گفت : انگاری کلیدها را دم خلقت پخش کرده اند

بین آدم ها و هر کسی یکی برداشته برای خودش

می گفت بلند شو برو بگرد

بگرد ببین کلید قلب کیست توی دست هایت ؟

ببین کلید قلبت کجاست ؟

Sara - سارا بازدید : 134 پنجشنبه 11 تیر 1394 نظرات (0)
 

ﮐَﺴــــﯽ ﮐــــﻪ ﻣﺎﻝِ ﻣَﻨــــﻪ ...
ﯾَﻌـــــــــــــــــﻨﯽ ﻣــــــــﺎﻝِ ﻣَﻨــــﻪ !
ﻣﺎﻝِ ﺧﻮﺩ ِ ﺧﻮﺩﻡ !
ﯾَﻌـــــــــــــــــﻨﯽ ...
ﻫﯿــــﭻ ﺍَﺣَﺪﯼ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﻧﮕﺎﺵ ﮐﻨﻪ !
ﭼـــــــــــــﻮﻥ ....
ﭼﺸﺎﺵ ﻭ ﺍَﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺩﺭﻣﯿــــــــﺎﺭﻡ ! ... 
ﻫﯿﭻ ﺍَﺣَﺪﯼ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺑﺎﺵ ﺣﺮﻓــــ ﺑﺰﻧﻪ !
ﭼـــــــــــــﻮﻥ ...
ﺧﺮﺧﺮﺷــﻮ ﻣﯿﺠﻮﺋﻢ ! ...
ﻫﯿﭻ ﺍَﺣَﺪﯼ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺑﺶ ﺩَﺱ ﺑﺰﻧﻪ ! ...
ﭼــــــــــــــــﻮﻥ ...
ﺟﻔﺖ ﺩﺳﺘﺎﺷﻮﻭﻭﻭ ﻗﻠﻢ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ....
ﯾَﻌـــــــــــــــــﻨﯽ ...
ﻫﯿﭻ ﺍَﺣَﺪﯼ ﺣﻖ ﻧﺪﺍﺭﻩ ﺣَﺘــــــــــــﯼ ﺑﺶ ﺍِﺷﺎﺭﻩ ﮐﻨﻪ !!
ﻣَﻦ ﺣَﺴــــــــــﻮﺩﻡ ... 
ﮐَﺴــــﯽ ﮐــــﻪ ﻣﺎﻝِ ﻣَﻨــــﻪ ...
ﻫﻤﻪ ﭼﯿــــﺰِﺵ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩِ ﺧﻮﺩﻣـــــﻪ !

Sara - سارا بازدید : 209 پنجشنبه 11 تیر 1394 نظرات (0)
 

دوستت دارم ...
هم چون گل های سرخ باغچه ی حیات ...

دوستت دارم ...
هم چون لالایی شیرین کودکی ...

دوستت دارم ...
هم چون نسیم خوش اولین روز بهاری ...

دوستت دارم ...
هم چون نغمه ی شیرین چکاوک های روی بام ...

دوستت دارم ...

هم چون نفس هایم ...
که اگر نباشند من هم نیستم ...

Sara - سارا بازدید : 210 سه شنبه 09 تیر 1394 نظرات (0)

  

مردان در مسیر عشق به وسعت نامتناهی نامردند ......↕
گدایی عشق میکنند تا وقتی به تسخیر قلب زن مطمءن نیستند .....►
اما همینکه مطمءن شدند !!!!♫
مردانگی را در کماااال نامردی به جا می آورند ... !!!!◙

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    شما در روز چقدر با اینترنت سر کار دارید ؟
    کدهای اختصاصی

    هواداران لاکپشت های نینجا